کد مطلب:211286 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:117

وجود امام چون خورشید درخشان است
چنانچه در همین كتاب به ثبوت رسیده است امام حجت خدا بر خلق و نماینده ذات واجب الوجود در عالم كون و فساد است و او محور چرخ هستی است و چون نیر اعظم است كه اشعه وجودش بر تمام ذرات عالم از ذره تا دره وجودبخش و مربی است اگر چه آنها كه از پرتوش بهره مند می گردند این حقیقت را درنیابند و یا از حیوان و انسان كور باشد و نور را نبیند ندیدن نور و نابینائی موجب نبودن خورشید نیست بلكه وجود او در مركز عالم منظومه شمسی پرتوافكن است و همه موجودات از او پرتو هستی می گیرند و تربیت می شوند و نشو و ارتقا و تكامل می نمایند - چنانچه گفته اند:



چشم بگشا ای كه جویای حقی

در جهان جویای حق مطلقی



تا ببینی رحمت حق را عیان

از جبین پیشوایان كهان



هر كجا خورشید پیدا نور اوست

خوبرو در هر كجا آمد نكوست



گوش كن این بیت نغز از معنوی

یك جهان معنی به لفظ پهلوی



شاخ گل هر جا كه می روید گلست

خم می هر جا كه می جوشد مل است



عندلیب آنجا كه گردد نغمه سنج

نغمه های او بود درمان رنج



نشنود كر گر نوای عندلیب

ور نباشد كور را از گل نصیب





[ صفحه 88]





بر گل و بلبل نباشد اعتریض

شهد افیون است در كام مریض



رو دوای درد خود كن ابتدا

زان سپس از شهد جو برگ و نوا



چون ز كامت هست ای زیبا جوان

بوی مشك ار نشنوی از خود بدان



هر كجا مشكست یكسر مشكبوست

بر جعل طبعان دون سنگ و سبو است



هر كه او پروانه سوزد پیش شمع

طالب یوسف نیاساید ز جمع



پس طلب كن از خدا راه هدی

تا دهندت راه سوی رهنما [1] .



در كافی ابوبصیر از امام صادق علیه السلام روایت می كند كه فرمود پدرم امام محمدباقر به جابر بن عبدالله انصاری گفت كه مرا به تو حاجتی است پس هر گاه كه وقت داری ساعتی نزد ما بیا صحبت كنیم جابر عرض كرد هر وقت فرصت دارید من حاضرم هر سؤال فرمائی پاسخ دهم چون خلوت كردند فرمود ای جابر مرا از لوح مادرم فاطمه زهرا علیهاالسلام كه تو دیده ای خبر ده و آنچه حضرت زهرا علیهاالسلام به تو فرمود بگو بدانم چگونه بوده است.

جابر عرض كرد شهادت می دهم به خدا كه من در خدمت مادرت فاطمه زهرا علیهاالسلام دختر پیغمبر خدا بودم و رفته بودم آن بانوی مجلله را به قدوم فرزندش حسین علیه السلام تهنیت گویم دیدم لوحی سبز پیش رو دارد كه گمان كردم از زمرد است و در آن به خط سفیدی نوشته اند به رنگی كه مانند خورشید می درخشید عرض كردم ای دختر پیغمبر این لوح چیست؟

فاطمه زهرا (س) فرمود این لوحی است كه خدای تعالی آن را برای رسول خدا هدیه فرستاده و در آن اسامی پدرم و شوهرم و فرزندانم و اسامی اوصیای از اولاد من ثبت است و پدرم آن لوح را به من عطا فرموده كه بشارت دهد مرا به آن.

جابر گفت آن را به من عطا كرد خواندم و یك نسخه ای از آن برداشتم.

پدرم امام محمدباقر علیه السلام به جابر فرمود ممكن است آن اسامی را برای من بگوئی جابر گفت بفرمائید به منزل ما تا آن را به حضورتان ارائه دهم چون پدرم با جابر به منزل او رفتند آنگاه پدرم صحیفه ای از پوست درآورد و فرمود ای جابر بر لوح خود نگاه كن من اسامی آن را می خوانم ببین درست است یا نه جابر در نسخه خود نگاه كرد و پدرم آن اسامی را خواند جابر گفت به خدا سوگند یك حرف اختلاف ندارد.



[ صفحه 89]




[1] از مرحوم نواب شيرازي است.